رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی
گفت: پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی ایران امواجی را ایجاد کرد که اولین
آن خط بطلانی بر تبلیغات مارکسیستها بود که دین را افیون تودهها میدانستند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، انقلاب
اسلامی که نخستین انقلاب موفق بر پایه دین بود و با وقوع آن در بهمنماه سال 57 شوک
عظیمی در دنیا به ویژه سیاستمداران به وجود آورد به یقین پشتوانهای فکری و قوی داشت
و آن چیزی جز اندیشههای سیاسی امام نبود. این روزها که مقارن با دهه فجر است گفتوگویی
با حجتالاسلام دکتر نجف لکزایی رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی داشتهایم تا اندیشه
سیاسی امام و جایگاه آن در دنیا را مورد بررسی قرار دهیم.
فارس: اندیشه سیاسی امام (ره) چطور
و چگونه شکل گرفته است؟
لکزایی:این پرسش مهمی است چراکه در
اندیشه متفکران مسلمان و از جمله در اندیشه حضرت امام (ره) بنیاد و قوام تحولات به
فکر و اندیشه بستگی دارد چنانکه در قرآن کریم نیز میخوانیم «ان الله لا یغیر ما بقوم
حتی یغیروا ما بانفسهم» یعنی اگر میخواهید سرنوشت شما تغییر کند ابتدا باید محتوای
باطنی خود را تغییر دهید. عنصر نخست در این محتوای باطنی فکر و شناخت و عنصر دوم ایمان
است. در مورد اندیشه حضرت امام به نظر میرسد که ایشان هم از زمینههای فکری و هم از
شرایط عینی متاثر بودهاند. اگر بخواهیم این 2 دسته را مشخصاً توضیح دهیم در بخش زمینهها
و مبانی فکری میتوان به آموزههای دینی اشاره کرد که در این آموزهها همیشه نوعی تحول
و تامل دغدغهدار وجود دارد مبنی بر اینکه ما باید متوجه پیرامون خودمان باشیم و نسبت
به خود و جامعه احساس مسئولیت کنیم. در اندیشه اسلامی، انسان مسلمان پیوسته دغدغه حرکت
دارد و اساساً زندگی در این نوع اندیشه با حرکت تعریف میشود.
بستر تحقق تفکرات امام (ره) شرایط اجتماعی
و زمینههای عینی است، وقتی زندگی حضرت امام (ره) را مطالعه میکنیم میبینیم ایشان
از همان سنین خردسالی با تحولات پیرامون خود ارتباط ویژهای برقرار میکند و این ارتباط
عمدتاً جنبه سلبی دارد یعنی در بررسی محیط پیرامون، ایشان ظلمهایی را میبیند و حضرت
امام (ره) آگاهانه آنها را درک و لمس کرده و مقابله و مبارزه میکند. در واقع از اینجا
برای حضرت امام این ذهنیت شکل میگیرد که شرایط موجود مطلوب نیست و باید آن را تغییر
داد.
انسانها به لحاظ ارتباطی که با وضع
پیرامون خود برقرار میکنند به سه گروه تقسیم میشوند، افراد عادی، رهبران و نخبگان.
برخی افراد میخواهند شرایط موجود را حفظ کنند بنابراین اندیشهها و افکار آنها نیز
در جهت حفظ شرایط موجود کاربرد دارد، دسته دوم افرادی هستند که میخواهند متناسب با
تغییر و تحول پیرامون خود متحول شوند این گروه کسانی هستند که تابع تحولات زمان خودشان
هستند، اما دسته سوم کسانی هستند که میخواهند در ساختن آینده و جهان پیرامون خود سهیم
و شریک باشند، آنان برای آینده ایدهها و برنامههایی دارند و وضع موجود را مطلوب
نمیبینند به همین دلیل در ترسیم یک وضع مطلوب تلاش میکنند.
فارس: آیا اندیشه و نظریات سیاسی امام
(ره) یکی بودند؟
لکزایی: 2 مبحث اندیشه و نظریه سیاسی
از یکدیگر جدا هستند. اندیشه به شرایط آرمانی تعلق دارد اما نظریه به ما میگوید چگونه
میتوانیم از وضع موجود به وضع مطلوب برسیم. اندیشه چشمانداز و افق آینده را برای
ما روشن میکند بیآنکه بدانیم به آن میرسیم یا نه اما نظریه معلوم میکند که چه مقدار
از آن اندیشه در شرایط حاضر قابل تحقق است و چه مقدار از آن قابل تحقق نیست. حضرت امام
(ره) این 2 وجه را همراه با یکدیگر جلو میبرند یعنی ایشان هم به وجه آرمانی و اندیشهای
توجه داشتند و دیگران را نیز به آن متوجه میکردند و هم با توجه به اندیشهها راهکارهایی
را ارائه میدادند که برای تحقق این آرمانها در دنیای واقعیت چه کاری باید انجام دهیم.
در تعابیر حضرت امام (ره) بحث «تدریج»
مطرح شده است، در اوایل دهه 1360 آیتالله گلپایگانی نامهای برای امام نوشته و در
آن از ایشان خواسته بودند که در بسط و ترویج آموزههای اسلامی تسریع شود و از اینکه
در گوشه و کنار اقداماتی گزارش میشده که افراد به آموزههای دینی آن گونه که باید
و شاید توجه نمیکنند، گلهمند بودهاند. حضرت امام (ره) در پاسخ وی خاطرنشان کردند
که قرآن نیز به تدریج نازل شده است. این اشاره به تدریجی بودن نزول قرآن در واقع یعنی
تفکیک شرایط آرمانی از شرایط انضمامی توسط امام بوده یعنی ضمن اینکه میپذیرد باید
آموزههای دینی در سطحی گسترده و وسیع اجرا شود اما متوجه این مسئله هستند که به هر
حال شرایط اجرایی خاصی برای انجام این کار لازم است که به عوامل مختلفی بستگی دارد.
فارس: امام در اندیشه سیاسی بیشتر از
چه چیزی و یا چه کسی متاثر بودهاند؟
لکزایی:در بررسی نوشتهها و سخنان
حضرت امام با 2 مولفه روبهرو میشویم که در پیوند با یکدیگر اندیشه و نظریه سیاسی
حضرت امام (ره) را شکل میدهند البته برخی حوادث خاص تاریخی نیز در اندیشه حضرت امام
(ره) تاثیرگزار بودهاند به عنوان مثال امام به ماجرای مشروطه توجه زیادی داشت. در
واقع از ناکامیهای مشروطه درسهای زیادی گرفت علاوه بر این به نهضت ملی نفت و ماجرای
اشغال ایران در جنگهای جهانی اول و دوم و شخصیتهای تاریخی چون شهید آیتالله مدرس
توجه ویژهای داشتند، این موارد تاریخی همگی در شکلگیری و زمینهسازی فکری و نظریهسازی
سیاسی ایشان نقش داشتند.
اما اینکه چه پشتوانه تاریخی و فکری
حضرت امام را برانگیخت تا اندیشه انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی را مطرح کند به لحاظ
فلسفی میتوانیم این پشتوانهها را در حکمت متعالیه ببینیم. حکمت سیاسی متعالیه چیزی
است که حضرت امام (ره) خودشان استاد آن بودند. ایشان میفرمودند: «برای فقها تشکیل
حکومت، واجب است» در حالی که برخی از فقهای بزرگ ما که وارد تفکر سیاسی شدهاند، میگویند
اگر مردم حکومتی تشکیل دادند و آن را به فقیه ارائه کردند آن وقت فقیه باید وارد صحنه
شود و تمایز اساسی فکر سیاسی امام نیز این بود است که ایشان تحصیل حکومت را برای فقیه
واجب میدانستند.
فارس: یکی از مباحث مهم در اندیشه و
نظریات سیاسی امام «ولایت فقیه» بود چطور و چگونه این در اندیشه سیاسی امام شکل گرفت؟
لکزایی:برخلاف عدهای که گفته بودند
امام صرفاً در سالهای پایانی عمر خود اندیشه ولایت فقیه را مطرح کرده بود باید بگویم
این مسئله نخستین بار در کشف الاسرار عنوان شده که در آن نوشته بودند «آنهایی که روایت
سنت و حدیث پیغمبر میکنند جانشین پیغمبرند و هرچه برای پیغمبر از لازم بودن اطاعت،
ولایت و حکومت ثابت است برای آنها هم ثابت است زیرا اگر حاکمی کسی را جانشین خود معرفی
کرد معنیاش این است که کارهای او را در نبودنش او باید انجام دهد» و این همان معنی
ولایت فقیه است گرچه صراحتاً تعبیر ولایت فقیه را در آنجا نمیتوان یافت اما اندیشه
و فکر به همان معناست. با همه اینها نکته مهم زمان نزول این اثر است که امام در سال
1323 کتاب کشفالاسرار را به رشته تحریر درآورده است. البته باید اظهار داشت گرچه امام
این کتاب را برای تبیین اندیشه سیاسی ننوشته بودند اما نقطههای آغازین اندیشهها و
نظریههای بعدی حضرت امام و همین طور ولایت مطلقه فقیه از اینجا نشات میگیرد به عبارتی
تعبیری فراتر از آنچه که امام در آن زمان گفتهاند نمیتوان در خصوص نظریه ولایت مطلقه
فقیه گفت و یا از آن کم کرد.
فارس: چه زمانی رسماً امام نظریه ولایت
فقیه را عنوان کردند؟
لکزایی:توجه و پرداخت جدی و مفصل به
ولایت فقیه و حکومت اسلامی نخستین بار توسط امام در نجف اشرف بهمنماه سال 1348 بود
که این مباحث بلافاصله بعد از اعلام منتشر و در اختیار افراد و جریانهای مختلف انقلابی
قرار گرفت و در تداوم همین مسئله امام در پیامی که سال 1349 برای حجاج فرستادند اعلام
کردند از این پس ما نمیتوانیم به وجود حکومت سلطنتی پهلوی رضایت بدهیم و بلکه تلاشها
باید بر نفی سلطنت پهلوی و جایگزنی آن با حکومت
اسلامی در ایران متمرکز شود.
فارس: باتوجه به صحبتهایی که شد، این
سئوال مطرح میشود که چطور اندیشه سیاسی و خود امام در همان ابتدای راه توسط شاه و
غربیها کنترل نشد یا از بین نرفت؟
لکزایی:کتاب و جزوات امام (ره) در
اواخر دهه 50 مورد توجه قرار نگرفت حتی سازمان CIA هم که نسبت به ایران حساسیت
زیادی داشت و قاعدتاً باید به این مسائل توجه نشان میداد صرفاً از زمانی که حضرت امام
(ره) در پاریس بودند در جستوجو و کسب آگاهی از نوشتهها و آثار احتمالی آیتالله خمینی
برآمد که در نهایت متوجه میشوند یکی از روزنامههای آمریکایی کتاب ولایت فقیه امام
را تهیه کرده و آنها نسخهای از آن کتاب را تهیه میکنند در واقع علت این بیتوجهی
آنها در ابتدای راه این بود که آمریکاییها به عنوان یک خطر آن را نمیدیدند و به
نظرشان نمیرسید که در حد یک تهدید باید امام (ره) جدی گرفته شود. آمریکاییها خطر
مارکسیستها را بیشتر احساس میکردند و در مقابل شوروی نیز خطر را از جانب غرب که به
سرکردگی آمریکاست میدیدند، به همین دلیل هر 2 طرف از این مسئله غافل بودند که ممکن
است نیروهای مذهبی بانی یک انقلاب شده و بتوانند حکومتی را تشکیل دهند حتی تا زمانی
که حضرت امام (ره) به پاریس رفت تصور آنها و حتی خود شاه همین بود.
محمدرضا پهلوی با کشورهای اسلامی هماهنگ
کرده بود که امام را راه ندهند اما لزومی نمیدید که با کشورهای اروپایی این هماهنگی
را انجام دهد، حتی فرانسویها در مذاکراتشان با حکومت ایران گفتند اگر میخواهید ما
هم ایشان را راه ندهیم که حکومت ایران با اعتقاد بر اینکه حرفهای امام دیگر در پاریس
اثری نخواهد داشت و ایشان در آنجا منزوی میشود لزومی به این کار ندید، یعنی به نوعی
تصور درستی از امام و افکار او نداشتند و گمان آنها این بود که نه تنها خود امام نمیتواند
با دنیای جدید ارتباط برقرار کند بلکه افکار یک عالم دینی اصلاً برای دنیای جدید جذابیتی
نخواهد داشت حال آنکه حوادث بعدی نشان داد تمامی این گمانهزنیها نادرست است و یکی
از عوامل مهم این بیتوجهی نیز این بود که در گذشته با چنین موردی مواجه نشده بودند.
ارس: اندیشه سیاسی امام در جهان چه
جایگاهی دارد و چه دیدی به این اندیشه میشود؟
لکزایی:امام در منطقه، جهان و بینالملل
تاثیر بهسزایی داشت و یکی از دلایل مهم آن هم کارنامهای است که ایشان از خود برجای
گذاشته است. یعنی وقتی فعالیتهای امام به پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی
ایران منتهی شد خود این مسئله امواجی را ایجاد کرد که اولین آن خط بطلانی بود بر تبلیغات
مارکسیستها که دین افیون تودههاست و نمیتواند موتور محرک انقلاب و تحول اجتماعی
باشد اما پیروزی انقلاب اسلامی تمام حرفهای آنها را برهم زد. پویایی امام در رهبری
انقلاب ایران حتی کسانی را که پیرو آموزههای غیرشیعی بودند به یک بازخوانی مجدد از
میراث فکری خودشان واداشت هرچندکه آنها اذعان نمیکنند که تحت تاثیر انقلاب اسلامی
و نهضت امام خمینی (ره) این کار را انجام میدهند اما به هر حال ما میتوانیم این اندیشهها
را در برخی از آثار نوشته شده آنها دنبال کنیم که در مغرب زمین بازتابهای انقلاب
اسلامی و فکر امام در کشورهای مختلف دیده شده است.
فارس: رهبران دنیا چه دیدگاهی نسبت
به امام و اندیشههای ایشان داشته و دارند؟
لکزایی:حضرت امام در سه عرصه کار بینظیری
را انجام دادند؛ نخست بسیج، یعنی امام توانست به شکل بیسابقهای مردم ایران را به
صحنه آورده و انقلاب اسلامی را تحقق ببخشد. دومین مسئله نقش اندیشهای و ایدئولک بودن
امام به این معنا که همزمان با بسیج، ایدئولگ هم بودند و توانستند چشمانداز انقلاب
را به مردم نشان دهند که همان اندیشه حکومت اسلامی و ولایت فقیه حضرت امام بود که در
مدت زمان کوتاهی توانست به صورت معجزهآسایی نظام فکری و اندیشهای سیستم سیاسی جایگزین
را برای مردم تبیین کند و مردم هم آن را بپذیرند و در نهایت هم رهبری انقلاب اسلامی
که به صورت شگفتانگیزی حضرت امام (ره) این رهبری را انجام دادند و هر چیزی که در روند
انقلاب به لحاظ مدیریتی مشکل ایجاد میکرد، کنترل کردند. رهبران دنیا از این جامعیت
امام یعنی در کنار هم داشتن بسیجگری، ایدئولک بودن و رهبری درست با شگفتی یاده کرده
و گفتهاند که چنین چیزی در دنیا بیسابقه بوده است.
=============
گفتوگو از نجمه عزتی