ویژگی های کتاب «تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران معاصر»

«تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران معاصر» منتشر شد
خروج از انحطاط و عقب‏ماندگى، و توسعه همه‏جانبه ایران در ابعاد سیاسى، اقتصادى و فرهنگى، به‏مثابه مهم‏ترین دغدغه نیروهاى مؤثر بر تحولات ایران، از مباحث مهم مورد بررسی در کتاب «تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران معاصر» است.
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران معاصر» حاصل پژوهش دکتر نجف لک زایی، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی در مورد تحولات ایران معاصر است که از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است.
 
موضوع اثر حاضر تحلیل و بررسی تحولات سیاسی – اجتماعی ایران معاصر است. دوره معاصر برای هر جامعه ای از زمانی شروع می شود که رویداد سرنوشت سازی برای آن جامعه در آن مقطع اتفاق افتاده و هنوز کلاف آن رویداد در حال باز شدن باشد. برای ایران این رویداد عصر صفویه است، زیرا دولت ایران شیعی در این اثر تأسیس شد و تاکنون همین کلاف در حال باز شدن است.
انقلاب اسلامی نیز محصول تداوم اندیشه سیاسی تشیع است، البته نویسنده اثر حاضر منکر این مطلب نیست که در عصر قاجاریه تحولات مهمی اتفاق افتاده و آنها هم برای ایران و سرنوشت ایران مهم است و از جمله این تحولات مهم انقلاب ناتمام مشروطه است. با همه این اوصاف در اثر حاضر نه مشروطه نقطه آغاز تاریخ معاصر به حساب آمده است و نه آغاز قاجاریه، که برخی به دلیل مقارن بودن آن با انقلاب 1789 فرانسه آنرا نقطه شروع تاریخ معاصر دانسته اند.

برجستگی اثر نسبت به آثار مشابه
1. اثر حاضر دارای چارچوب نظری روشن، کارآمد و معتبر و متقنی است. از این رو اثر حاضر به لحاظ دارا بودن دیدگاه روشن در حوزه فلسفه تاریخ، از دیگر آثار مربوط به این موضوع جدا می شود.
2. رهیافت اندیشه محور است. با توجه به نکته اول، رهیافت حاکم بر اثر حاضر در این اثر تعمدا از رویکرد وقایع محور فاصله گرفته شده است. دلیل عمده این امر مربوط به مخاطبان اثر حاضر است. فرض این بوده است که دانشجویان مخاطب این اثر با اصل رویدادها آشنایی دارند.
3.در اثر حاضر سهم هیچ یک از نیروهای درگیر در تحولات سیاسی اجتماعی نادیده گرفته نشده و از سوی دیگر سعی بر این بوده است که پیش داوری ها در قضاوت نسبت به کارنامه هر جریان تأثیر گذار نباشد.
4. ویژگی آموزشی بودن از دیگر نقاط مورد توجه اثر حاضر است. از این رو سعی شده است مباحث به شکل طبقه بندی شده، با ادبیات روشن و بدون پیچیدگی ارائه شود. تاجایی که امکان داشته، نویسنده از ورود به بحث های شاذ خودداری کرده است.
 
روش تحقیق و شیوه ارائه مطالب
باتوجه به رویکرد حاکم بر اثر حاضر و لزوم توجه به مباحث اندیشه ای، تاریخی و جامعه شناختی، بر اثر حاضر تکثرگرایی روش شناختی حاکم است.  به لحاظ تاریخی، از روش های تاریخ تحلیلی بهره برده شده است. به لحاظ جامعه شناختی، از جامعه شناسی سیاسی پویا استفاده شده و به لحاظ اندیشه ای، رویکرد حل بحران مدنظر بوده است. شیوه ارائه مطالب تلفیقی از چارچوب نیرو محور، مبتنی بر نظریه اثرگذاری نخبگان با محوریت موضوع عقب ماندگی و توسعه و چارچوب موضوع محور، مبتنی بر موضوعات مهم و شایسته توجه می باشد.
 
نتیجه اثر
 
نگاه رایج در بررسى تحولات سیاسى – اجتماعى ایران معاصر، غالباً بر تاریخ نقلى مبتنى بوده است، اما در این اثر، نگارنده سعى کرده براساس رویکرد اندیشه‏اى و به شکل روش‏مند به تجزیه و تحلیل این تحولات بپردازد. از الزامات بررسى روش‏مند و اندیشه‏اى، موضع‏گیرى روشن در حوزه مباحث فلسفه نظرى تاریخ است.
بر این اساس، در آغاز پژوهش درباره یکى از دیدگاه‏هاى مطرح شده درباب فلسفه نظرى تاریخ بحث شده است. در «نظریه محتواى باطنى انسان»، که پشتوانه نظرى این پژوهش قرار گرفت، عنصر تعیین‏کننده تحولات اجتماعى، محتواىِ باطنى انسان است. این نظریه برگرفته از آیه شریفه «إِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» مى‏باشد. در این آیه سرنوشت هر جامعه، متغیر وابسته محتواى باطنى مردم آن دانسته شده است، البته نباید تصور کنیم که در نظریه مذکور، نقش عوامل و علل، که جنس غیر اندیشه‏اى دارند، نادیده گرفته شده، بلکه آنها مى‏توانند نقش تسهیل‏کننده یا تسریع‏کننده و حتى گاهى کندکننده، ایفا کنند. به‏نظر نگارنده، جایگاه و نقش علل و عوامل تا سطح ایجاد مانع نیز مى‏تواند گسترش یابد.
با توجه به همین مطلب، نگارنده سعى کرده است به تبیین تحولات سیاسى – اجتماعى ایران معاصر ذیل سه مفهوم «دلیل»، «عامل» و «علت» بپردازد؛ بدین صورت که مباحث اندیشه‏اى مطرح شده در این اثر، بیان‏کننده دلایل تحولات، به مثابه محتواى باطنى است؛ بحث‏هاى مربوط به افراد، نهادها، سازمان‏ها و ساختارها، بیان‏کننده عوامل تحولات، به مثابه عناصر تسهیل‏کننده، تسریع‏کننده، کندکننده و حتى گاهى مانع مى‏باشد و تأثیر عناصر تکوینى در تحولات، مثل نفت، نشان‏دهنده نقش علل است.
چارچوب مذکور موجب شد تا در سطح اندیشه‏اى، به نقش مذهب و افکارِ همسو یا متعارض با آن، پرداخته شود؛ از این‏رو، به نیروى دین و روشن‏فکرى، به‏مثابه حاملان اندیشه، توجه گردید و افکار آنها بحث و بررسى شد. نیروى دولت و بیگانگان نیز از عوامل مهم و مؤثر بر تحولات ایران معاصر بوده‏اند؛ بنابراین، برخى فصول هم به مباحث مربوط به آنها اختصاص یافت. ارتباط نیروهاى چهارگانه، یعنى دین، دولت، روشن‏فکرى و بیگانگان، صحنه‏هایى از هم‏گرایى‏ها و واگرایى‏هاى شدید، متوسط و ضعیفِ تاریخ معاصر ایران را به‏دنبال داشته است که در این متن تا اندازه‏اى به این موارد نیز توجه شد.
خروج از انحطاط و عقب‏ماندگى، و توسعه همه‏جانبه ایران در ابعاد سیاسى، اقتصادى و فرهنگى، به‏مثابه مهم‏ترین دغدغه نیروهاى مؤثر بر تحولات ایران، یکى از دیگر از مباحثى بود که در این کتاب به آن توجه گردید.
روشن است که سازوکارها و روش‏هایى که هر یک از رهبران و فعالان مؤثر و صاحب نقش در تحولات ایران ارائه کردند، با محتواى باطنى و افکار تولید شده آنان تناسب داشت. کارنامه و دست‏آوردهاى هر یک از جریان‏ها و نیروها، ملاک مهمى براى داورى درباره کارآیى و کارآمدى آنان به‏شمار مى‏آید.
در حالى که دفاع از استقلال و تمامیت ارضى و مبارزه با دخالت بیگانگان در امور داخلى ایران نقطه شروع اغلب رشادت‏ها و مجاهدت‏هاى نیروهاى مذهبى به رهبرى علما و مراجع تقلید محسوب مى‏شود، همراهى با بیگانگان، را باید آغاز نقش‏آفرینى برخى نیروها در تحولات ایران معاصر دانست. از جنگ‏هاى ایران و روس تا ماجراى گریبایدوف، از قیام بر ضد امتیازهاى استقلال برانداز، چون رویتر تا ماجراى تنباکو و از نهضت ملى نفت تا انقلاب اسلامى، همه نقاط برجسته‏اى هستند که رویارویى این نیروها و عملکرد و کارنامه هرکدام را مى‏توان در آنها مشاهده کرد. مبارزه با استبداد و دفاع از مردم در برابر ستم پادشاهان و حاکمان نیز یکى دیگر از محورهاى نفش‏آفرینى نیروهاى مذهبى بوده که نهضت مشروطه نقطه عطف این مدعاست.
انقلاب اسلامى، با هدف نفى استبداد، استعمار، عقب‏ماندگى و انحطاط، از طریق ایجاد جمهورى اسلامى، نقطه اوج و صحنه‏اى است که تلاش‏ها و کارنامه همه نیروهاى تأثیرگذار و نقش‏آفرین در تحولات ایران معاصر را مى‏توان در آن مشاهده کرد. شعار «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى»، شعار کامل و جامعى بود که همه محورهاى مبارزاتى جنبش‏هاى پیشین ملت ایران را در خود داشت. مهمترین دستاورد اثر حاضر ارائه چارچوب جدید، به شرح مذکور، برای تحلیل تحولات ایران معاصر است.

مباحث اصلی اثر
چارچوب‏ها و الگوهاى تحلیل تحولات ایران در مقدمه بحث شده است. مفاهیم و چارچوب نظرى در فصل اول ، نظام سیاسى و دولت در ایران معاصر در فصل دوم، علما، نیروهاى مذهبى در فصل سوم، زمینه‏هاى اندیشه‏اى تحولات سیاسى ایران معاصر در فصل چهارم، ارزیابى تکاپوهای انجام شده برای توسعه ایران
در فصل پنجم، شکاف‏هاى ساختارى، هویت و احزاب در فصل ششم، روشن‏فکرى، سکولاریسم و سکولاریزاسیون در فصل هفتم، اقتصاد سیاسى ایران معاصر در فصل هشتم و نقش بیگانگان در تحولات ایران معاصر در فصل پایانی به بحث گذاشته شده است. نتیجه‏گیرى پایان بخش مباحث است.
44
Leave A Reply

Your email address will not be published.